طاق بستان کجاست؟
محوطه تاريخی طاق بستان در دامنه كوهی به همين نام در شمال شرقی حاشيه كنونی شهر كرمانشاه واقع شده است.برای دیدن طاق بستان باید راهی غرب ایران و استان و شهر تماشایی کرمانشاه بروید. این نقش برجسته را در محله طاق بستان میتوانید ببیند.
معنی طاق بستان
سیاحان، مورخان و جغرافینويسان دوره اسلامی، از اين محوطه با نامهای متفاوتی ياد کردهاند. ابن فقیه و ابن رسته اين مکان را «شبديز»، ياقوت حموی آن را «قصر شیرين»، حمدالله مستوفی «طاق بسطام» و برخی ديگر آن را «طاق بهستون»، «طاق بیستون» و «تخت بستان» نامیدهاند. مردمان محلی نیز اين محوطه را با نام «طاق وُسان» و «طاق بُسان» میشناسند..
امروز نیز این مجموعه نقش برجسته با نام طاق بستان شناخته میشود که در گویش کرمانشاهی یا کردی کرمانشاهی، «تاق وه سان»، تلفظ میشود. در واقع «تاق» بهمعنای «طاق» و «وه» بهمعنای« از» و «سان» بهمعنای «سنگ» است. بنابراین طاق بستان یعنی طاقی از سنگ است. تاق نیز واژهای فارسی و طاق معرب آن است؛ بنابراین نوشتن آن بهصورت تاق درستتر است.
پادشاهان ساسانی، پیرامون مجموعه تاریخی تخت جمشید را اولین مکان انتخابی برای تراشیدن تندیسهای دوران حکومت خود، در نظر گرفتهاند. ولی پس از پادشاهی اردشیردوم (پادشاه ساسانیان در سالهای ۳۷۹ تا ۳۸۳ میلادی)، به دستور وی و بعد از رسیدن به پادشاهی، طاق بستان از میان سایر مناطق ایران برگزیده شده و این محل را بهترین مکان برای ایجاد سنگنوشتههای سلطنت خود برشمرد.
شاید بتوان مهمترین دلیل این امر را موقعیت جغرافیایی آن که در بین راه جادهی ابریشم (شاهراه مهم بازرگانی در قارهی آسیا که غرب، شرق و جنوب آسیا را به یکدیگر و شرق قارهی اروپا را به شمال قاره آفریقا پیوند داده است) قرار گرفته و از طبیعت بکر و زیبایی برخوردار است، بیان کرد. چشمهای زیبا و چشمنواز در این منطقه به چشم میخورد که از آبی گوارا و مطبوع برخوردار بوده و زیبایی دوچندانی به محیط اطراف خود بخشیده است. البته در این محوطه بناهای دیگری بوده است که اکنون دیگر وجود ندارند. در این، محل بقایای پلی در سمت شرقی نقش برجسته اردشیر دیده میشود. سنگنگارهای نیز در سالهای اخیر در بالای چشمه طاق بستان کشف شده است.
تاریخچه طاق بستان
نظرات متعددی در مورد تاریخچه این مجموعه باشکوه تاریخی وجود دارد که هرکدام در نوع خود جالب و شنیدنی است؛ در کتاب مسعودی اشاره شده، حجاریهای صورت گرفته در طاق بستان را یکی از شگفتانگیزترین آثار تاریخ معرفی کرده و بر این باور است که این منطقه از کشور، حدود ۱۳ قرن پیش، بهعنوان باغهای پادشاهان ساسانی استفاده میشد..
آرتور کریستنسن نیز، مجموعه طاق بستان را زیارتگاه آناهیتا برشمرده و معتقد است که اولین پادشاهان ساسانی، تا نرسی (نوهی یزدگرد سوم و از پادشاهان ساسانی) تصاویر خود را در صخرهها و سنگهای عظیم اطراف مجموعهی تخت جمشید، حکاکی کردهاند. برخی از باستانشناسان و مورخان، قدمت این مجموعه را که متشکل از چندین سنگنوشته (کتیبههای سنگی) است، به دوران حکومت پادشاهان ساسانی که به قرن سوم میلاد باز میگردد، تخمین زدهاند.
اهمیت طاق بستان
طاق بستان بهلحاظ هنری و تاریخی از اهمیت فراوانی نزد تاریخ نویسان و باستان شناسان برخوردار است و میتوان شکوه و عظمت آن را در هنر به کار رفته توسط مردان ایران کهن مشاهده کرد. طاق بستان از چندین رخداد تاریخی عصر ساسانی رونمایی میکند و تاجگذاری شاهان این دوره را به تصویر میکشد که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
- تاجگذاری اردشیر دوم
- تاجگذاری شاپور دوم
- تاجگذاری شاپور سوم
- تاجگذاری خسروپرویز
- کتیبههای سنگی به خط پهلوی
نقش برجستهها و کتیبه های طاق بستان
طاق بستان متشکل از دو طاق به هم پیوسته و از جنس سنگ خام خاکستری رنگ است که در کوه حفر شدهاند. در واقع از مزایا و خصوصیات بارز این سنگها میتوان به عدم رشد گیاهان و علفهای هرز در آن، اشاره کرد. این مجموعه از سه بخش اصلی و مهم تشکیل شده است که میتوان آنها را بهعنوان دقیق ترین و در عین حال زیباترین آثار سنگی بجا مانده ازحکومت ساسانی در نظر گرفت. این ۳ بخش عبارتاند از ::
«کتیبه تاجگذاری اردشیر دوم» مربوط به سالهای ۳۸۰- ۳۸۳ میلادی
«طاق بزرگ» معروف به ایوان بزرگ که مربوط به زمان پادشاهی خسروپرویز و در سالهای ۵۹۰-۶۲۸ میلادی است
«طاق کوچک» معروف به ایوان کوچک که مربوط به تصویر برجسته شاپور سوم در سالهای ۳۸۰-۳۸۳ میلادی است
طاق بستان که به شکارگاه پادشاهان ایرانی شهرت دارد، اولین سنگنگاره جهان است که بهدرستی قواعد و اصول نقاشی را در خود جای داده است. تصویر خسروپرویز سوار بر شبدیز (اسب سیاه رنگ خسرو پرویز)، بهگونهای در این سنگنگاره حکاکی شده است که گویی تابلوی نقاشی زیبا و ستودنی را مشاهده میکنید.
هنرمند حکاک تصویر فرد سوار، لباسی را برای او در نظر گرفته که با نخهای طلایی و بهشکل هندسی لوزی بافته شده است. در واقع میتوان اینگونه بیان کرد که وی به شیوهای کاملا استادانه لباس آن سوار را تزیین کرده است. همچنین میتوان به صحنهی شکار گراز شاه اشاره کرد که در آن قسمت، شاه از لباسی استفاده کرده که پارچهی آن به تصویر سیمرغ در نشانههای مدور، به زیبایی تزیین شده است. در تصاویر پاروزنها نیز میتوان نقوشی نمایشی را مشاهده کرد.
طاق بزرگ از تصاویر حکشدهی ظریفی برخوردار است که از چند بخش تشکیل شدهاند. این حجاریها از ابعادی به پهنای ۷٫۵ متر، ارتفاعی بالغ بر ۱۱ متر و عمقی حدود ۷٫۵ متر برخوردار است. در بخش ورودی طاق، سنگنگارههایی زیبا که منقوش به تصاویر فرشتههای بالدار، درخت زندگی، بخشی از صحنههای شکار پرندگان و گراز، صید ماهیهای مرداب، چهرههای حک شده حیواناتی همچون فیل، اسب و همچنین نقشهایی از قایقهای مختلف به چشم میخورد، جملگی نشاندهنده جلسات شادی و بزم پادشاهان ساسانی، دولتمردان و مردم آن دوران خواهند بود که بهخوبی توسط ذوق و سلیقه استادکاران ایرانی، به هنر و اثری شگفتانگیز تبدیل شده است. در جدار پشت این طاق دو تصویر برجسته که مربوط به صحنههای شکار است، مشاهده میشود. صحنه شکار گوزن و گراز که هرکدام از خصوصیات و ویژگیهای قابلتوجهی برخوردارند.
نقش برجسته شکار گوزن
صحنه مربوط به شکار گوزن، درون قابی به ابعاد ۳٫۹ متر عرض و ۵٫۸ متر طول تشکیل شده است. میتوان تصاویر فیلبانانی را که در سه ردیف قرار گرفته و گوزنها را بهوسیلهی دروازهای که در قسمت راست حصار قرار گرفته است، به درون شکارگاه هدایت میکنند، مشاهده کرد. در واقع این گوزنها در پی چندین گوزن دستآموز که با روبانی به گردن قابل تشخیص بوده، متواری هستند. تصاویر شاه نیز سوار بر اسب خویش، درون شکارگاه و در سه بخش ارائه شده است. وی شمشیری مرصعگونه را به کمر خود آویزان کرده و کمانی را بر گردن خود قرار داده است. پشت او زنی را مشاهده خواهید کرد که چتری بر فراز سر پادشاه قرار داده است.
همچنین سه ردیف از زنان را پشت سر شاه حکاکی کردهاند که هرکدام به حالاتی متفاوت نمایش داده شدهاند. در دو ردیف نخست، زنها به حالت احترام ایستاده و ردیف سوم نیز زنانی که در حال نواختن آلات موسیقی هستند، به تصویر کشیده شدهاند. تصاویر افرادی که در حال رام کردن گوزنها حکاکی شده است، بهصورت ایستاده و در حال نواختن چنگ و دست زدن نمایش داده شدهاند. در بخش بعدی صحنهی شکار گراز، میتوان شاه را در حال شکار دید. وی سوار بر اسبی است که چهار نعل در حال تعقیب گوزنها میتازد. در بخش انتهایی این تصویر نیز شاه را کمان به گردن که نشاندهندهی اتمام شکار است، مشاهده خواهید کرد. در قسمت چپ حصار، چهرهی چند شترسوار را که گوزنهای شکارشده را حمل میکنند، حکاکی کردهاند. در ادامه به توضیحات کاملتری در مورد این صحنه خواهیم پرداخت.
نقش برجسته شکار گراز
طبق برآورد کارشناسان معماری و باستانشناسان، به نظر میرسد که سازندگان این اثر تاریخی، صحنه شکار گراز را نیز داخل قابی به عرض ۴٫۱۳ متر و طول ۵٫۷ متر، حجاری کردهاند. در بخش چپ آن، ۱۲ فیل که در پنج ردیف عمودی قرار گرفتهاند، حضور دارند که تصویر دو سوار روی هر یک از آنها، نقش بسته است. به نظر میرسد که فیلبانان، مشغول بیرون کشیدن گرازها از پناهگاه باتلاقی به درون نیزارها هستند. برفراز صحنهی شکار گراز، قایق پارویی مشاهده میشود که پنج نفر درون آنها در حال دست زدن حکاکی شدهاند. تصویر دو پاروزن را نیز میتوانید درون قایق مشاهده کنید.
شاه داخل قایقی که در اطراف آن، نوازندگان زن حضور دارند، درست در مرکز صحنه شکار، به چشم میخورد. او با تیر و کمان خود، بهسمت دو گرازی که بهسمت او در حال گریز هستند، تیراندازی میکند. داخل قایق پادشاه نیز تصویر چهار شخص دیگر نیز وجود دارد که به نظر میرسد نفرات اول و آخر، پاروزنها، نفر دوم خدمتکار شاه و چهارمین نفر نوازنده چنگ است. در پشت قایق پادشاه، قایق دیگری به تصویر کشیده شده که حامل چهار نوازنده زن است. به نظر میرسد آنها در حال نواختن چنگ هستند. در قسمت راست صحنه، انتهای شکار گراز به نمایش گذاشته شده است.
استادکاران، تصویر شاه را در حالت ایستاده و داخل قایق بهگونهای که کمان خود را به نشانهی پایان شکار در دست چپ خویش گرفته است، حکاکی کردهاند. در این صحنه، در کمر وی شمشیری وجود نداشته و در اطراف سر او نیز هالههایی از نور مشاهده میشود. در پشت قایق پادشاه نیز میتوان قایق دیگری را یافت که درون آن، چندین نوازنده زن، در حال نواختن هستند. در بخش پایانی تصویر نیز تصویر پنج فیلسوار که در حال جمع کردن اجساد گرازهای کشته شده بهوسیله خرطوم فیلها هستند، وجود دارد. هیبت خدمه نیز در حالی که ضربه نهایی را بهوسیله گرزهای خود به شکارها وارد میکنند، منقوش شده است. درون قاب نیز در بخش بالایی، گرازهایی را که شکار شدهاند روی فیلها حکاکی کرده و در پایان هنرمندان سنگتراش و استادکاران خوشذوق ایران کهن، در قسمت پایین تصویر، نقش گرازهایی را که روی زمین قرار داده شده و خدمه در حال بریدن و قطعه قطعه کردن اعضای بدن آنها هستند، به تصویر کشیدهاند.
نقش برجسته اسب سوار زره پوش
پیشتر نیز به تصویر اسبسواری زرهپوش در طاق بستان کرمانشاه، اشاره شد. البته هویت این سواره که در پایین تصویر تاجگذاری خسروپرویز مشاهده میشود، مشخص نیست. اما احتمالات متفاوتی در مورد آن ذکر شده است. برخی باستانشناسان وی را یک رزمجو، برخی دیگر آن را متعلق به خسروپرویز و تعدادی نیز او را پیروز ساسانی میپندارند. به هرحال این سوار هر که هست، قطعا نشاندهندهی فر و قدرت پادشاه و ایرانیان خواهد بود. حکاکان این اسبسوار، آن را با چهرهای بهصورت سه ربعی و بدنی تمام رخ که پشت اسبی قوی نشسته است، نشان دادهاند. این فرد کلاهخودی که تمام چهرهاش را پوشانده و تنها چشمانش را نشان میدهد بر سر داشته و روی آن نیز تاجی قرار داده است. نواری متشکل از دو ردیف مروارید، روی پایهی تاج را تزیین کرده که بهوسیله پاپیونی پشت سر بسته شده است. بخش حاشیه بالای تاج نیز توسط شیارهای عمودی بهطرز زیبایی تزیین شده است. بالای تاج، موهای سر سوارکار نیز بهشکل پر و انبوه و بدون داشتن هیچگونه پوششی که با پاپیون و دو روبان بسته شده است، نشان داده میشود. پیراهنی که وی به تن دارد، بلند بوده که با استفاده از تصاویر مرغ و ارغن، تزیین و جلوهای زیبا به خود گرفته است. زرهی متشکل از بافت زنجیر نیز روی پیراهن سوار دیده میشود که تا روی زانوی وی، پیشروی کرده است. کمربند بسته شده روی کمر با کمک طرحهایی بهشکل دایره، تزیین شده و در بخش انتهایی آن، حمایلی بسته که توسط شکلهای هندسی بهصورت لوزی و دایره تزیین شده است. این سوار، تیردانی را به حمایل مذکور متصل کرده که نشان از رزمی بودن وی دارد. نیزه بلندی که در دست وی دیده میشود و همچنین سپر دایرهای شکل که احتمالا برای دفاع مورد استفاده قرار میگرفته است، از دیگر اشیا حکاکی شده در صحنه این سوارکار به شمار میآید. روی صورت، سینه و کپل اسب نیز منگولههایی بهعنوان تزیین قرار داده شده است. روی منگلولههای کپل، میتوان تصویر انسانی با سه سر را مشاهده کرد. همانگونه که قبلا نیز ذکر شد، هویت اصلی این سوار مشخص نیست و نظرهای گوناگونی در مورد آن ذکر شده است. برخی از تاریخنویسان و جغرافیدانان از جمله ابن فقیه، ابن رسته، ابودلف، مسعودی و یاقوت، آن را متعلق به خسروپرویز دانسته که روی اسب مشهور و محبوب خود، شبدیز، مشاهده میشود.
Taq-e Bostan is a site with a series of large rock reliefs from the era of the Sassanid Empire of Persia (Iran), carved around the 4th century CE.
This example of Persian Sassanid art is located 5 km from the city center of Kermanshah. It is located in the heart of the Zagros mountains, where it has endured almost 1,700 years of wind and rain. Originally, several natural springs were visible next to and below the reliefs and arches, some of which are now covered. Springs next to the reliefs still feed a large basin in front of the rock. The site has been turned into an archaeological park and a series of late Sassanian and Islamic column capitals have been brought together (some found at Taq Bostan, others at Mount Behistun and Kermanshah).
The carvings, some of the finest and best-preserved examples of Persian sculpture under the Sassanids, include representations of the investitures of Ardashir II (379–383) and Shapur III (383–388). Like other Sassanid symbols, Taq-e Bostan, and its relief patterns accentuate power, religious tendencies, glory, honor, the vastness of the court, game and fighting spirit, festivity, joy, and rejoicing.
Sassanid kings chose a beautiful setting for their rock reliefs along a historic Silk Road caravan route waypoint and campground. The reliefs are adjacent to sacred springs that empty into a large reflecting pool at the base of a mountain cliff.
Taq-e Bostan and its rock relief are one of the 30 surviving Sassanid relics of the Zagros mountains. According to Arthur Pope, the founder of the Iranian Art and Archeology Institute in the United States of America, “art was characteristic of the Iranian people and the gift which they endowed the world with.”